صنعت فولاد دارای زنجیرهای گسترده شامل استخراج سنگآهن، تولید کنسانتره، گندلهسازی، احیا مستقیم، فولادسازی و نورد است. هر بخش از این زنجیره نیازمند سرمایهگذاریهای کلان، بازه بازگشت طولانی و جریان نقدینگی پایدار است. شرایط اقتصادی کشور، نوسانات بازار جهانی، نبود ابزارهای نوین مالی و محدودیتهای بانکی از عوامل اصلی کمبود سرمایه در این بخش محسوب میشوند.
۲. ویژگیهای مالی زنجیره فولاد
زنجیره فولاد ویژگیهایی دارد که ماهیت آن را از سایر صنایع متمایز میکند:
۲.۱ سرمایهبری بالا
احداث واحدهای کنسانترهسازی، احیا مستقیم و فولادسازی نیازمند سرمایههای چند هزار میلیارد تومانی است. این سطح از سرمایهگذاری معمولاً فراتر از توان سرمایهگذاران خُرد یا حتی متوسط است.
۲.۲ دوره بازگشت سرمایه طولانی
بهدلیل زمان طولانی ساخت و نصب تجهیزات، بازگشت سرمایه در پروژههای فولادی معمولاً ۶ تا ۱۰ سال طول میکشد.
۲.۳ وابستگی به واردات تجهیزات
تحریمها و کمبود تأمینکنندگان خارجی موجب افزایش هزینه، تأخیر در پروژهها و ریسکهای مالی شده است.
۲.۴ نوسان شدید قیمت مواد اولیه و محصولات
قیمت سنگآهن، گندله، آهن اسفنجی و شمش فولاد تحت تأثیر بازار جهانی، نرخ ارز و مقررات داخلی مدام تغییر میکند و پیشبینیپذیری مالی را کاهش میدهد.
۳. چالشهای تأمین مالی در زنجیره فولاد
۳.۱ محدودیت منابع بانکی
بانکها مهمترین ابزار تأمین مالی در ایران هستند، اما:
-
توان وامدهی آنها محدود شده،
-
نرخ بهره بالاست،
-
زمان بازپرداخت متناسب با ماهیت پروژههای فولادی نیست،
-
وثایق سنگینی مطالبه میشود.
۳.۲ کمبود نقدینگی در حلقههای ابتدایی زنجیره
بخش معدن و کنسانترهسازی کمترین حاشیه سود و بیشترین نیاز سرمایهگذاری را دارد. این عدم توازن باعث ایجاد گلوگاه مالی در کل زنجیره شده است.
۳.۳ ناترازی مالی ناشی از قیمتگذاری دستوری
قیمتگذاری دستوری سنگآهن، گندله یا شمش باعث میشود برخی حلقهها سودآوری بالایی داشته باشند و برخی زیانده شوند. این ناترازی مانع سرمایهگذاری جدید است.
۳.۴ ریسکهای ارزی و محدودیتهای بینالمللی
-
دشواری انتقال پول،
-
هزینههای مضاعف حملونقل،
-
محدودیت جذب سرمایهگذاران خارجی.
همه اینها موجب افزایش ریسک مالی و کاهش جذابیت سرمایهگذاری میشوند.
۳.۵ ضعف ابزارهای بازار سرمایه
اگرچه بورس کالا و بازار سرمایه نقش مهمی دارند، اما هنوز:
-
انتشار اوراق بلندمدت برای پروژههای فولادی کافی نیست،
-
ابزارهای نوین مانند فکتورینگ، تامین مالی زنجیرهای، اوراق پروژه و صندوقهای سرمایهگذاری پروژه کمکاربردند،
-
مشارکت مردم در تأمین مالی پروژهها محدود مانده است.
۳.۶ چالش نقدینگی ناشی از مطالبات و بدهیها
فاصله طولانی بین فروش محصول و دریافت پول، باعث ایجاد کمبود نقدینگی در واحدهای مختلف زنجیره میشود.
۳.۷ مشکلات زیرساختی و هزینههای انرژی
سرمایهگذاری در زیرساختهای برق و گاز برای واحدهای فولادی هزینهبر است و با کمبود منابع مالی، توسعه این زیرساختها دشوار میشود.
۴. پیامدهای چالشهای مالی در صنعت فولاد
این چالشها تأثیرات گستردهای دارند:
-
کاهش ظرفیت تولید و عدم تکمیل پروژههای نیمهتمام
-
افزایش هزینه تولید و کاهش رقابتپذیری در بازار جهانی
-
کاهش صادرات و از دست رفتن بازارهای هدف
-
افزایش وابستگی به مواد اولیه یا محصولات وارداتی
-
کاهش جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی
۵. راهکارهای پیشنهادی برای بهبود تأمین مالی
۵.۱ توسعه ابزارهای نوین بازار سرمایه
-
اوراق سلف موازی استاندارد
-
اوراق پروژه (Project Bond)
-
صندوقهای جسورانه و پروژهمحور
-
تأمین مالی زنجیرهای (SCF)
۵.۲ رفع ناترازی سود در زنجیره فولاد
حذف قیمتگذاری دستوری و ایجاد نظام قیمتگذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا میتواند منابع مالی را در کل زنجیره توزیع کند.
۵.۳ تقویت مشارکت بانکها و کنسرسیومهای مالی
تشکیل کنسرسیوم بانکی یا سرمایهگذاری مشترک برای پروژههای بزرگ فولادی میتواند فشار را از روی یک بانک بردارد.
۵.۴ جذب سرمایهگذار خارجی (در حد امکان)
از طریق مشارکتهای صنعتی، قراردادهای BOT یا سرمایهگذاری مشترک فناوریمحور.
۵.۵ بهبود سیاستهای دولت در حوزه مالی، انرژی و صادرات
پیشبینیپذیری بیشتر در اقتصاد، کاهش ریسک سرمایهگذاری و ایجاد مشوقهای صادراتی اهمیت بالایی دارد.
۵.۶ استفاده از روشهای مشارکتی داخلی
مانند:
-
افزایش سرمایه از محل آورده نقدی
-
فروش داراییهای غیرمولد
-
مشارکت بخش خصوصی در طرحهای توسعهای
۶. نتیجهگیری
تأمین مالی یکی از مهمترین چالشهای زنجیره فولاد ایران است و حل آن نیازمند رویکردی جامع شامل اصلاح سیاستگذاری، توسعه ابزارهای مالی نوین و افزایش هماهنگی میان دولت، بانکها و بازار سرمایه است. تا زمانی که مشکلات ساختاری تأمین مالی برطرف نشوند، توسعه ظرفیتها، ارتقای فناوری و افزایش سهم ایران در بازار جهانی فولاد با محدودیت مواجه خواهد بود.





